در ادامه انفجارهای زنجیرهای مشکوک در نقاط مختلف ایران، روز یکشنبه بیستونهم تیرماه دو انفجار در استان گیلان خبرساز شد. انفجار نخست، عصر یکشنبه در بلوار باهنر رشت اتفاق افتاد که در پی آن یک آموزشگاه زبان، یک مغازه طلافروشی، بخشی از ساختمانها و مغازههای اطراف و تعدادی خودرو خسارت دیدند.
این حادثه طبق اعلام دادستان رشت، تا صبح دوشنبه دستکم ۱۸ مجروح داشت که بیشتر آنها دختران نوجوان شاگرد آموزشگاه زبان بودند. بر اساس گزارشهای میدانی، جو خیابان باهنر رشت پس از وقوع انفجار بهشدت امنیتی بود و برخی حاضران در صحنه با سوءاستفاده از شرایط موجود در میان آوارهای انفجار دنبال طلا میگشتند.
مقامهای استانی از جمله دادستان و رئیس سازمان آتشنشانی رشت با رد هرگونه احتمال خرابکاری، علت این حادثه را نشت گاز اعلام کردند و دادستان رشت هم تصریح کرد که طبق بررسیهای اولیه، علت حادثه انفجار گاز بوده است. مدیرعامل سازمان آتشنشانی رشت هم ادعا کرد که «نشت گاز از مغازه طلافروشی و روشن کردن فندک در آن فضا، علت اصلی انفجار ساختمان در خیابان باهنر رشت بود».
اندکی پس از انفجار مهیب و خبرساز خیابان باهنر رشت، انفجار دیگری در رضوانشهر استان گیلان در کانون توجه قرار گرفت. این انفجار نیز در یک ویلای دوطبقه رخ داد، اما طبق اعلام سازمان آتشنشانی رضوانشهر، تلفات جانی نداشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همزمان ایرج شاهی، فرماندار رضوانشهر، با رد هرگونه احتمال خرابکاری یا عامدانه بودن انفجار، ادعا کرد که «مشکل فنی در لوله یا نشت گاز» علت حادثه بود.
مسئولان استانی گیلان در حالی دو انفجار روز یکشنبه را به «نشت گاز» نسبت دادند که این موضوع از روزها قبل دستمایه طنز و کنایه کاربران در شبکههای اجتماعی شده است.
پس از آتشبس میان اسرائیل و جمهوری اسلامی، چندین مورد آتشسوزی و انفجار زنجیرهای در تهران و برخی نقاط دیگر رخ داد که مسئولان دولتی ادعا میکنند که علت آنها نشت گاز بود اما کاربران شبکههای اجتماعی با یادآوری فراوانی این حوادث، نسبت دادن آنها به انفجار گاز را مشکوک میدانند.
مرور خبرهای حوادث ایران در تیرماه نشان میدهد حوادثی مشابه در مشهد، اراک، تبریز، قم، کرمانشاه و اهواز هم رخ دادهاند.
در حالی که گمانهزنیها در میان عموم مردم درباره علت این حوادث بهشدت افزایش یافته است، رسانههای حکومتی در تلاشاند روایت جمهوری اسلامی را درباره این انفجارها به مردم القا کنند. در همین زمینه، خبرگزاری دولتی ایرنا، به نقل از قدرتالله محمدی، مدیرعامل سازمان آتشنشانی تهران، نوشت: «عمده این انفجارها ناشی از نشت گاز در تجهیزات فرسوده، استفاده از وسایل گازسوز غیراستاندارد و بیتوجهی به اصول ایمنی است.»
این مقام شهرداری تهران در تلاش برای عادی جلوه دادن این انفجارها، افزود: «در شرایط عادی، روزانه حدود ۳۵۰ حادثه ایمنی در شهر تهران در سامانه ما ثبت میشود که حدود ۱۵۰ مورد آن مربوط به حریق و آتشسوزی است.»
در پیوند با همین موضوع، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، نیز به نقل از علیرضا شکوهیان، مدیرعامل پدافند شرکت ملی گاز، ادعا کرد که «هیچگونه شواهدی از اقدامهای خرابکارانه یا تروریستی در انفجارهای اخیر مشاهده نشد».
این رسانه وابسته به سپاه پاسداران در ادامه مدعی شد: «بررسیهای جامع میدانی، کارشناسی و فنی انجامشده در این زمینه بهروشنی نشان میدهد که تمامی این حوادث در عوامل داخلی، فنی یا مصرف نادرست ریشه داشته است».
فارس پیشتر نیز به نقل از مدیرعامل شرکت ملی گاز نوشته بود: «با وجود ۳۰ میلیون مشترک گاز خانگی در کشور، طبیعی است که گاه به دلایل متعدد از جمله سهلانگاری یا نشتیهای داخلی گاز، حوادثی روی دهد.»
با وجود تلاش هماهنگ رسانههای حکومتی برای عادی جلوه دادن انفجارها، نشت گاز و انفجارهای ناشی از آن در شبکههای اجتماعی به دستمایهای برای تولید محتواهای طنز و کنایی تبدیل شده است. حتی برخی کاربران مرگ ناگهانی برخی وابستگان حکومت از جمله علی طائب، نماینده پیشین خامنهای در قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران، را هم با این انفجارها بیارتباط نمیدانند.
خبر مرگ ناگهانی طائب یک روز پس از وقوع انفجاری در برج پامچال چیتگر تهران در روز نوزدهم تیرماه اعلام شد. حادثهای که علت آن «انباشت و نشت گاز» اعلام شد، اما روایت رسمی خیلی زود زیر سوال رفت، زیرا بررسیها نشان داد که ساختمان یادشده هنوز تکمیل نشده بود و اساسا به شبکه گاز شهری متصل نبود و این برج که بنا بر برخی گزارشها، متعلق به قوه قضاییه است، هنوز حتی برق، آسانسور و دیگر زیرساختهای ضروری را هم نداشت. با این حال، بنا بر اعلام آتشنشانی تهران، در همین واحد نیمهکاره، هفت نفر مصدوم شدهاند؛ موضوعی که بر ابهامها افزود.
توالی این حوادث پس از اعلام آتشبس با اسرائیل و مشکوک بودنشان این گمانهزنیها را تقویت کرد که عملیات اسرائیل در داخل خاک ایران همچنان ادامه دارد، اما جمهوری اسلامی با هدف فرار از پیامدهای آن و الزام به پاسخگویی، ترجیح میدهد که آنها را به حوادث طبیعی مانند نشت گاز و آتشسوزی تقلیل دهد؛ رویکردی که پیش از این نیز در جمهوری اسلامی سابقه داشته است.
پس از انفجار در تاسیسات هستهای نطنز در تیر ۱۳۹۹ و قطع برق آن که مقامها و رسانههای جمهوری اسلامی در ابتدا ابعادش را پنهان نگه داشتند، مشخص شد که اسرائیل این مرکز را هدف قرار داده است. انفجار مجتمع تسا کرج در سال ۱۴۰۱، انفجار در مجتمع سوخت موشک شرق تهران، انفجار مرگبار در پایگاه بیدگنه ملارد در آبان ۱۳۹۰ که به کشته شدن حسن طهرانیمقدم منجر شد، نیز موارد دیگری بودند که حکومت با پنهانکاری و روایتسازی درباره آنها اطلاعرسانی کرد، اما بعدها از نقش مستقیم اسرائیل در این عملیاتها گزارشهایی بیرون آمد.